سال انتشار | 1398 |
---|---|
نوبت چاپ | نخست |
تیراژ | 1000 |
تعداد صفحه | 176 |
شابک | 978-622-6459-41-9 |
پل
ریال30.000
در رمان پل میخوانیم:
یک روز صبح کارفرمای بزرگ بهطرزی غیر منتظره از آنجا رفت. هیچکس نمیدانست کجا رفته و چرا. مشخص شد که خودش هم هیچ توضیحی به کسی نداده.
ظاهراً روز قبل از آ، او دو دستیارش را با شلاق مخصوصش، که از موی گراز درست شده بود، حسابی کتک زده و همزمان هم انواع و اقسام بد و بیراههای عجیب و غریبی نثارشان کرده بود: سگ کثیف، خبرچین، دروغگو، پست بیارزش. بعد هم شلاقش را زمین انداخته و دیگر هرگز دیده نشده بود.
کار ساخت پل کندتر از همیشه در جریان بود، حتی کندتر و بیحالتر از پرسه زدنهای ناامیدانۀ جلوش، دور و بر کلبۀ کارفرما که روزی چند بار به آنجا سر میزد و چشم و گوشش را روی سوراخ کلید میگذاشت تا شاید صدای آشنایی بشنود.
دستیاران تنبیهشده با آثار باقیمانده از شلاق روی صورتهایشان، هر از گاهی اینجا و آنجا سروکلهشان پیدا میشد. آن یکی که لاغر بود، به شدت از جای تازیانهها عصبی بود و سریع از کوره در میرفت، ولی آن دیگری با آن هیکل درشت و خشنش خیلی هم خوشحال به نظر میرسید و از هر فرصتی استفاده میکرد تا تاولهای سیاه روی بدنش را نمایش بدهد، انگار که این تاولها نشان افتخاری برایش بودند.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.